با گفتگوهای صلح باید برخورد استراتژیک کنیم نه تاکتیکی
گفتوگو از فردوس کاوش
جاوید لودین در حکومت حامد کرزی، مدتی سخنگوی رییسجمهور و بعد معیین سیاسی وزارت خارجه بود. آقای لودین در آن زمان یکی از پالیسیسازان سیاست خارجی حکومت به شمار میرفت. او در نوشتن متن اعلامیهی همکاریهای استراتژیک افغانستان و امریکا که در سال ۲۰۰۵ میان حامد کرزی و جورج بوش رییسجمهور امریکا امضا شد، نقش عمده داشت. ایشان در مذاکرات قرارداد امنیتی افغانستان و ایالات متحده در حکومت حامد کرزی از جایگاه معیین وزارت خارجه دخیل بود. جاوید لودین در حال حاضر رییس پژوهشکدهی « جامعهی قلب آسیا» است که پژوهشهای علمی در مورد مسایل مرتبط به صلح و جنگ افغانستان انجام میدهد. به سلسلهی گفتگو با شخصیتهای مطرح کشور گفتگویی با ایشان انجام دادیم که در زیر آن را میخوانید.
نوروز: گزارشهایی که قبل از اعلام توافق هیات جمهوری اسلامی افغانستان وطالبان روی کارشیوهی مذاکرات منتشر شده بود، نشان میداد که نوعی تفاوت نظر بین کابل و هیات مذاکرهکنندهی جمهوری اسلامی افغانستان که در قطر حضور دارد به میان آمده بود، مصاحبههای برخی از اعضای هیات از این تفاوت نظر پرده برداشت، گفته میشود که هیات مذاکرهکننده با طرف مقابل روی طرزالعمل مذاکره در ۱۷ نوامبر به توافق رسیده بود، اما کابل ملاحظات خود را داشت، باور برخی بر این است که هم کابل و هم طالبان و حامیان شان منتظر اند تا مراسم تحلیف جوبایدن بگذرد و سکاندار کاخ سفید شود و تا زمانی که ایشان به مسند تکیه نزنند هیچیک از طرفهای مذاکرهکننده در قطر کارتهای اصلی خود را رو نمیکنند، باور شما چیست؟
جاوید لودین: اول به عنوان پرنسیب باید قبول کنیم که وحدت نظر و اجماع سیاسی در مذاکره با طالبان یک موضوع فوقالعاده مهم بود و است به همین خاطر، هر اختلافی که بروز میکند مایهی نگرانی است و امیدار استم که اختلاف یا تفاوت نظر به میان آمده، زیاد جدی و عمیق نباشد. از طرف دیگر اگر ببینیم تفاوت نظر در جانب ما طبیعی است. آن یکرنگی، همنوایی و تجانسی که در هیات طالبان است، در هیات جمهوری اسلامی افغانستان نیست، این یک نطقهی قوت میتواند محسوب شود، دلیلش این است که هیات جمهوری اسلامی افغانستان از یک نظام کثرتگرا و جمهوری که اختلاف نظر در آن امر طبیعی است، نمایندهگی میکند. اما اختلاف نظر میان هیات ما اگر از حد سلیقهها و طرز فکر که در نظام جمهوری طبیعی است عبور کند و باعث دو دستهگی یا چند دستهگی شود و مثلا هیات یک فیصله کند و کابل یک نظر دیگر داشته باشد و بعد هیات مذاکره چند دسته شود، به نظر من خطرناک خواهد بود. اختلاف نباید بین کابل و هیات مذاکرهکننده وجود داشته باشد و اگر هم به میانآمده است باید زودتر حل شود. باور من این است که نهتنها افغانستان بلکه جانب طالبان هم منتظر نتایج نهایی انتخابات امریکا بودند، حال که جوبایدن برندهی آن انتخابات شده است طالبان به صورت جدی خواهند کوشید که روال فعلی را ادامه بدهند، طالبان تا چندی پیش وقتکشی میکردند. آنان به این فکر بودند که اگر ترمپ برنده شود، موقف شان بسیار قوی خواهد شد، اما این طور به نظر میرسد که جانب جمهوری اسلامی افغانستان حالا منتظر است تا جوبایدن روی کار بیاید. تصور میشود که تیم جوبایدن تغییراتی را در پالیسی امریکا در مورد افغانستان و گفتگوهای صلح به وجود بیاورد. یک سوال مهم این است که آیا تیم جوبایدن توافقنامهای که را که بین سفیرخلیلزاد و طالبان در ماه فبروری سال جاری میلادی امضا شد، دربست قبول میکند، یا از آن خارج میشود. در حال حاضر احتمال این که جوبایدن از توافقنامه خارج شود یا آن را قبول کند، ۵۰-۵۰ است و کسی نمیتواند با قاطعیت آن را پیشبینی کند. طالبان اصرار دارند که این توافقنامه اساس مذاکرات صلح باید قرار بگیرد، بنابراین طبیعی است که جمهوری اسلامی افغانستان منتظر است و صبر میکند تا ببیند که آيا با رویکارآمدن بایدن توافقنامهی دوحه به جای خود باقی میماند یا نمیماند. منتظر ماندن برای روشن شدن برخی از مسایل مبهم امر غیر منطقی نیست، اما نباید این مساله منجر به شکست و ریخت در صف جمهوریت و هیات مذاکرکننده شود به دلیل این که حفظ وحدت نظر و اجماع سیاسی در جانب افغانستان، موثرتر از هر عامل خارجی در گفتگوهای صلح است.
نوروز: همان طوری که گفتید کابل منتظر حکومت جوبایدن در امریکا است که روی کار بیاید و تا آن زمان میخواهد صبر کند، ولی از دید برخی ناظران استراتژی طالبان تفرقهافگنی در صف جمهوریت است، شما هم میپذیرید که هدف اصلی طالبان در حال حاضر تفرقهافگنی است؟
جاوید لودین: دقیق است طالبان تلاش میکنند در صف جمهوریت تفرقه بیاورند و اگر این کوشش را نکنند باید در شعور سیاسی شان شک کنیم. تلاش برای متفرقسازی صف مقابل تکنیک بسیار نرمال است که در مذاکرات همیشه رخ میدهد. همان طوری که گفتم هیات جمهوری اسلامی افغانستان به دلیل این که نمایندهی یک نظام کثرتگرا نه نمایندهی یک جنبش یا گروه سیاسی است، نا متجانس است، به همین دلیل طرف مقابل تلاش میکند آن را متفرق بسازد. طالبان از همان آغاز تفرقهافگنی میکردند، آنان همیشه میگفتند که با گروههای سیاسی و شخصیتهای پرنفوذ کشور مشکل ندارند، با آنان آماده به مذاکره هستند ولی با حکومت افغانستان مذاکره نمیکنند، هدف این موضعگیری تفرقهافگنی بود. بخشی از اعضای تیممذاکرهکنندهی جمهوری اسلامی افغانستان هم در گروههای عضویت دارند که قبلا با طالبان تماس و گفتگو داشتند. طالبان به تفرقهافگنی ادامه میدهند به خصوص اگر ما فرصت تفرقهافگنی را به آنان ناخواسته مساعد کنیم از آن حداکثر بهرهبرداری را میکنند. هیات ما تا حال بسیار خوب پیش رفته است. تصور این بود در روزهای اول که هیات جمهوری نخواهد توانست انسجام درونی خود را حفظ کند و به زودی متفرق میشود ولی هیات تاحال خوب پیشرفته است. در هفتههای گذشته دیدیم که هیات جمهوری اسلامی افغانستان نسبتا خوب اداره شد،آقای معصوم ستانکزی یک مدیر توانا است و در جناحهای مختلف شخصیت مورد احترام است، اعضای تیم هم در مجموع درک کردند که صرفنظر از موقفهای شان حفظ وحدت و انسجام مجموع تیم موضوع با اهمیت است،به همین دلیل وحدت حفظ شد تا جایی که ممکن بود. حال که از مرحلهی طرزالعمل گذشتیم و بحثهای روی آجندای مذاکره شروع میشود، بسیار ضروری است حتا بیشتر از گذشته ضروری است که تیم ما وحدت و انسجام درونی خود را حفظ کند.
نوروز: شما گفتید روشن نیست که تیم بایدن از توافق ماه فبروری دوحه میان طالبان و امریکا خارج میشود یا میماند، چقدر محتمل است که بایدن از این توافق خارج نشود ولی روی برخی از موارد آن وارد مذاکرهی مجدد شود؟ فراموش نکنیم که کابل آن توافقنامه را به زیان جمهوری اسلامی افغانستان میداند.
جاوید لودین: در این شکی نیست که توافق ادارهی ترمپ با طالبان مشکلات اساسی دارد که نهتنها حکومت و رییسجمهور غنی بلکه تمام قشر سیاسی افغانستان در مورد آن ملاحظات و نگرانیهای خود را دارند. من شخصا تصور میکنم که تیم بایدن بخشهای از توافقنامهی دوحه را مجدد مذاکره خواهد کرد، بایدن از توافق دوحه به صورت کامل بیرون نمیشود، هدف پالیسی امریکا هم تغییر نمیکند، هدف این پالیسی خروج نظامی از افغانستان و یافتن راهحل سیاسی به جنگ است. بایدن به احتمال زیاد در مورد روش رسیدن به این هدف غور مجدد خواهد کرد و روش متفاوت در حکومت او به احتمال زیاد اختیار خواهد شد. بحث دیگر این است که آيا تیممذاکرهکنندهی امریکاییها که در راس آن آقای خلیلزاد است در حکومت بایدن ابقا خواهد شد یا نه. اگر حکومت بایدن بخواهد که از توافق دوحه خارج نشود و روی برخی از مواد آن مذاکرهی مجدد کند، خلیلزاد به احتمال زیاد حفظ میشود. تا جایی که من اطلاع دارم، تلاشهای در واشنگتن در جریان است تا خلیلزاد در سمتش ابقا شود. فکر میکنم که اولین تصمیم تیم بایدن در مورد افغانستان، تعیین سرنوشت آقای خلیلزاد و تیممذاکرهکنندهی امریکا است. ولی چه در توافقنامهی دوحه تغییر اساسی بیاید چه تغییر جزیی بیاید و چه خلیلزاد برود یا بماند، مسالهی اصلی این است که هدف امریکا خروج نظامی از افغانستان و تلاش برای حل سیاسی جنگ است. بنابر این ما باید از سطح تاکتیکی موضوعات مربوط به صلح را خارج کنیم و استراتژیک بیاندیشیم. افغانستان مجبور است که به پای خود ایستاده شود و به مشکلات خود، خودش رسیدهگی بکند. چیزی که برای ما به عنوان یک کشور مهم است این است که ما باید فرصت ایجاد شده را از دست ندهیم، به نظر من یک فرصتی برای رسیدن به صلح و ختم جنگ به وجود آمده است که باید استراتژیک فکر کنیم و آن را از دست ندهیم، مهم این است. نمیخواهم از شخص یا پالیسی مشخصی انتقاد کنیم اما ما افغانها در مورد مسایل مرتبط به صلح تا حال بسیار تکتیکی فکر کردیم تا استراتژیک. ما باید انسجام تیم مذاکرهکنندهی خود را حفظ کنیم، با منطقه کار کنیم و آمادهگی بیشتر برای گفتگوهای جدی بگیریم. نباید کل امید ما را به قدرتهای بیرونی ببنیدیم. اگر استراتژیک فکر نکنیم و تیم ما از انسجام خود را از دست بدهد در واشنگتن هر تغییری که بیاید فایدهاش به ما نمیرسد.
نوروز: گفتید امریکاییها در هر صورت نیروهای خود را بیرون میکنند، اگر آنان در هر صورتی بیرون شوند و منتظر پیشرفت گفتگوهای صلح افغانستان نباشند و عزم قاطع برای هزینهدادن نداشته باشند، در آن صورت طالبان چرا در گفتگوها امتیاز بدهند؟ فکر نمیکنید که ما به وضعیت سال ۱۹۸۹ بر میگردیم تا حل سیاسی جنگ.
جاویدلودین: اصل این است که امریکا نیروهای نظامی خود را خارج میکند و بیرون میشود، اما سوال عملی در مورد نحوهی بیرون شدن آنان است. در حلقات دیپلوماسی اصطلاح خروج مسوولانه بسیار رایج است. یکی خروج مسوولانه است یکی خروج بیقید و شرط و غیر مسوولانه. در زمان ترمپ ترس از خروج بیقید و شرط بود. گرچه بسیاری از مقامهای عالیرتبهی حکومت او هم طرفدار خروج مسوولانه بودند اما خود ترمپ به دلیل دسترسیای که به حساب توییتری خود دارد هر از گاهی در مورد خروج بیقید و شرط توییت میکند و این گیچی و سردرگمی خلق میکند. اما در خروج مسوولانهی بایدن، قید مسوولانه جدی گرفته میشود. انتظار من این است که حکومت بایدن اگر میخواهد در توافقنامهی دوحه تغییر بیاورد باید آن را قسمی بیاورد که موقف نظام جمهوری اسلامی افغانستان در قوی شود. در مذاکره روی توافقنامهی دوحه در دوران ترمپ امتیازهای کلانی به طالبان داده شد و موضع نظام جمهوری اسلامی افغانستان تضعیف شد. بقای نظام جمهوری اسلامی به نفع ثبات در افغانستان و همگرایی منطقهای است، همچنان بقا و تقویت نظام به سود امنیت جهانی و ایالات متحده نیز است. معنای خروج مسوولانه این هم است که با خروج نیروهای نظامی امریکا، کمکهای اقتصادی،امنیتی و مالی ایالات متحده به نهادهای افغانستان به خصوص نهادهای امنیتی ادامه پیدا کند، ولی حضور سیاسی ایالات متحده باقی بماند. معنای دیگر خروج مسوولانه این است که امریکا باید منطقه را قانع بسازد تا با افغانستان در ثباتسازی و پیشرفت روند صلح همکاری کند. از طرف دیگر خود ما باید مذاکرات صلح را یک فرصت ببینیم و اجازه ندهیم که شکست بخورد. ایجاد همگرایی منطقهای کار خود افغانها است اما حمایت امریکا در ایجاد آن بسیار تاثیر مثبت خواهد داشت.
نوروز: گفتید که باید در مورد صلح فکر استراتژیک شود، بازی تکتیکی سودی ندارد و مذاکرات صلح نباید ناکام شود، معلوم میشود که شما در این مورد نگرانی دارید، برخی از سیاستمداران در کابل هم نگاه بدبینانه به پالیسی رییسجمهور غنی دارند، آنان رییسجمهوری را متهم میکنند که در موضوع صلح به بقای خودش در کرسی ریاست دولت بیشتر میاندیشد تا مصالح عمومی آیا نگاه شما هم همین است؟
جاوید لودین: نخیر. من موضوع را در سطح وسیعتر مطرح کردم ولی رییسجمهور غنی به عنوان فرد اول دولت، در مورد صلح مسوولیتی دارند که سنگینتر از هر مقام و شهروند دیگر است. مشکل در مجموع قشر سیاسی ما وجود دارد، اگر استراتژیک به موضوع گفتگوهای صلح نگاه نکنیم و منازعه را ریشهای حل نکنیم، به یقین گفته میتوانم که حل نمیشود. باور من این است که اگر رییسجمهور غنی از سطح تکتیکی حکومتداری اگر عبور کند و برای ساختن اجماع سیاسی تلاش کند، این اجماع شکل میگیرد. یک اجماع سیاسی قوی باید شکل بگیرد، به دلیل این که خطری که روند صلح را تهدید میکند اگر واقع شود همه نقص میکنند. از طرف دیگر از نظام جمهوری اسلامی افغانستان نباشد به هیچ کسی اقتدار، عزت و آبرو باقی نمیماند. هیچ کسی نباید آیندهی سی و چند میلیون انسان این وطن را در بازی تکتیکی برای ماندن در قدرت، خراب کند. ساختن اجماع سیاسی صرف مسوولیت یک نفر نیست، این را میپذیریم اما رییسجمهور اگر در این راستا تلاش کند نتایج بهتر حاصل میشود.
نوروز: پس از نشرگزارشهای در مورد اختلاف کابل با هیات مذاکرهکننده سفارتهای امریکا، بریتانیا و اتحادیهی اروپا خواستار تشیکل هرچه سریعتر شورای عالی مصالحهی ملی شدند، همان شورایی که تشکیل آن در توافقنامهی سیاسی امضا شده بین رییسجمهور غنی و داکترعبدالله پیشبینی شده بود، فکر نمیکنید که تشکیل این شورا که به نحوی تحقق اجماع سیاسی است، صلاحیت تصمیمگیری رییسجمهور غنی در موضوعات مرتبط به صلح را کاهش دهد؟
جاوید لودین: روند صلح روند کلان ملی فراحکومتی است، درست است که حکومت در راس کار قرار دارد و باید قرارداشته باشد، اما روند صلح فراتر از آن است به همین خاطر باید شورا تشکیل شود. بخاطر این که روند صلح فراحکومتی و کلان است یک نهاد دیگر کار است که متشکل از تمام چهرههای صاحب نفوذ مملکت باشد و امور صلح را تنظیم کند. ما قبل از جنجالهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر ضرورت تشکیل چنین شورایی را گوشزده کرده بودیم و از حکومت خواسته بودیم تا زمینه را برای تشکیل همین نوع شورایی که در توافق سیاسی میان رییسجمهور غنی و داکتر عبدالله پیشبینی شده بود، مساعد کند. این که چرا شورا تا حال تشکیل نشده است، من رویش تبصره نمیکنم. یا رییسجمهور غنی نخواسته یا داکتر صاحب عبدالله لازم نمیدیده که تشکیل شود، اما وقتی گزارشهای از اختلاف میان هیات مذاکرهکننده در روزهای اخیر منتشر شد، ضرورت تشکیل آن شورا برجسته گردید. به نظر من بهتر است که رییسجمهور غنی زمینه را برای تشکیل شورا فراهم کند و خودش به کارهای حکومتداری و دولت برسد که به آن علاقهمند است و بگذارد مسایل مرتبط به صلح را به شورا. فشاری که از طرف جهانیان هم وارد میشود به همین دلیل است که مذاکرات حالا به مرحلهی مهم رسیده است، گپ از طرزالعمل گذشته به همین خاطر است که فشار برای تشکیل شورا بسیار زیاد است و من هم طرفدار تشکیل آن استم، تاخیر در تشکیل شورا خبر خوب نیست. اما تشکیل این شورا هم میدانم که آسان نخواهد بود به دلیل این که اعتماد سیاسی در قشر سیاسی ما صدمه دیده است ولی نبود این شورا ضعف بسیار کلان است که باید جبران شود. کشور ما در شرایطی است که بیشتر از هر وقت دیگر به اجماع سیاسی نیاز دارد.
نوروز: گفتید رییسجمهور باید به امور حکومتداری برسد و صلح را به شورا بگذارد، در سندی که رییسجمهور غنی و داکترعبدالله امضا کرده بودند آمده است که شورای عالی مصالحه متشکل از سیاسیون خواهد بود، از فحوای آن سند بر میآید که شورای عالی مصالحه جای سیاستمداران است، حال نگرانی این است که طالبان در آینده در بدل توقف جنگ، خواستار تشکیل یک ادارهی موقت شوند که به معنای لغو نظام مبتنی بر قانون اساسی است و شورای متشکل از سیاسون هم آن را تایید کند و دیپلوماتهای کشورهای حامی هم آن را تایید کند و موجودیت کل نظم جمهوری در خطر قرار بگیرد، فکر نمیکنید که این نگرانی مشروع است؟
جاوید لودین: ببینید در نهادهای مشارکتی مثل همین شورایی که رویش صحبت میکنیم نظرات مختلف موجود میباشد خصوصا در مسایل بسیار جدی مرتبط به صلح و آتشبس و آیندهی نظام. درک من این است که راهحل این نیست که به دلیل تصمیم احتمالی شورا که معلوم نیست واقع نمیشود یا میشود، اصل تشکیل شورا معلق گردد. در شورا کسانی هم خواهند بود که از رییسجمهور و از فکر و نظر او حمایت خواهند کرد و به نگرانیهایش ترتیب اثر خواهند داد. شورای متشکل از کسانی نخواهد بود که فکر شان دورسازی رییسجمهور از قدرت باشد. باور من این است که تشکیل نشدن شورا هیچ توجیه منطقی ندارد. اگر ما به صلح و به روند فعلی باورمند هستیم، باید شورا را ایجاد کنیم، شورا اجماع سیاسی را تحقق خواهد بخشید. در تصامیم آینده همه باید فکر کنند و تصامیم خطرناک را باید کنار بگذارند، در مورد مسایلی بسیار جدی در درون نظام و شورا بحث شود. تصامیم کلان مرتبط به صلح باید به اساس اجماع صورت بگیرد و اجماع معنایش این است که همه در آن به توافق برسند. جلوگیری از تشکیل شورا راه حل نیست.
نوروز: طالبان و حامیان شان به تلویح گفته اند که آتشبس را در بدل امتیاز کلان قبول میکنند و این امتیاز هم چیزی غیر از لغو نظام مبتنی بر قانون اساسی و تشکیل یک ادارهی عبوری نخواهد بود. بارنت روبین افغانستانشناس امریکایی که آدم بسیار با رابطه است نیز در یکی از نوشتههایش به این موضوع پرداخته است، اگر از نظام جمهوری تقاضا شود که در بدل آتشبس ادارهی عبوری بیاید و قانون اساسی لغو شود، پاسخ باید چه باشد به نظر شما؟
جاوید لودین: به نظر من مطرح کردن این موقف در رسانهها به این شکل درست نیست. اگر طالبان در بدل ختم خونریزی خواستار ادارهی عبوری باشند باید آن را در آجندا بیارند تا دو طرف روی آن بحث کنند. واضح است که تیم مذاکرهکنندهی ما هم استدلال خود را دارد و آنان بدون مشوره با کابل در مسایل بسیار کلان تصمیم نمیگیرند. این مسایل باید در میزمذاکره مطرح شود و دو طرف در مورد آن استدلال کنند، جای این بحثها رسانهها نیست که دو طرف مذاکرهکننده بیایند و این بحث را رسانهای و عمومی بسازند. دلیل مطرح کردن این بحثها در رسانهها از نظر من همان مطلبی است که شما در سوال دوم تان مطرح کردید و آن عبارت از ایجاد اختلاف در صف جمهوریت است. نباید بگذاریم که در صف جمهوری شکست و ریخت و رخنه به وجود بیاید. تردیدی نیست که موضوع رفتن به سمت یک ادارهی عبوری ریسکهای کلان دارد و تجربهی تاریخی هم نشان میدهد که ریسکاش عظیم است ولی این مسایل باید روی میز مذاکره بحث شود، دیده شود که طالبان چرا این موضوع را مطرح میکنند و به چه دلیل فکر میکنند که ادارهی عبوری نگرانیهای احتمالی آنان را رفع میکند و آیا راه دیگری برای پاسخگویی به این نگرانیها نیست. این مسایل ایجاب چانهزنی و استدلال در روی میز مذاکره را میکند. از طرف دیگر بهتر است که در سطح جهان و منطقه هم لابی شود و گفته شود که فلان گزینه مثلا ریسکهای کشنده و خطرناک دارد و فلان گزینه ریسکش کمتر است. نه طرف ما و نه طرف مقابل ما باید این مسایل را رسانهای نسازند. با روند صلح و گفتگو برای ختم جنگ باید بسیار منطقی برخورد شود نه سیاسی و جلب توجه و به منظور دستیابی به اهداف تاکتیکی.
نوروز: سپاس جناب جاوید لودین